جوک 158

به بابام میگم بدم میاد آبمیوه رو تو لیوان شیشه ای بخورم





برگشته میگه بریز تو آفتابه بخور نی ام داره.

):

جوک 157

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند














همه ی  سر در گوشی ها ... منتظر افطارند

شجریان

‏استادمون گفت یه بار تو ماشین شجریان پلی کردم از ایلام تا کرمانشاه نی و سنتور بود تو کرمانشاه یه بیت حافظ خوند دوباره سه تار زد تا همدان!

جوک 150

طرف داشت واسه بچش لالايي ميخوند بچه اش نميخوابيد.
بهش گفت:
عزيزم چرا نميخوابي؟
بچه اش گفت:










دو دقيقه زر نزني خودم ميخوابم...

جوک 148

دندونا همیشه صبرمیکنن ببینن کی در بی‌پول‌ترین حالت زندگیتی یا سرت وحشتناک شلوغه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
همون موقع بپرن وسط دردشون بیاد

جوک 147

یه برنامه از تو گوشیم پاک کردم
 248 کیلو بایت بود.

قشنگ شنیدم که موقع پاک شدن میگفت






 من جای کی رو تنگ کرده بودم ناموسن؟

جوک 144

فاجعه اینجاست








 که الان دهه هفتادی که ازدواج میکنن دسته گل رو پرت میکنن واسه دهه شصتیا

جوک 141

ه دوربین مخفی خارجی هست پسره داره تو
 خیابون زنشو میزنه مردم میریزن پسره رو
 میزنن،







 یه جا دیگه همون دختره داره شوهرشو میزنه مردم باز پسره رو میزنن

عمرا اگه بدونین کجا رو میگم

جوک 140

دیشب با یه دختره چت میکردم
اسمش ملیکا بود
برگشت گفت دلت میخاد برات شعر بگم؟
گفتم آره :-
گفت:دستمال لوله لوله/دوست دارم کوتوله


منم گفتم منم شعر بلدم بگم؟
گفت اوهوم
گفتم: توپ تانک پولیکا/عمت کجاس ملیکا
بلاکم کرد.
آیا حق یه هنرمند اینه؟

اتوبوس

زنه میره نجّاری،میگه آقا هر وقت اتوبوس از جلوی خونه ما رد میشه کمدِ ما خیلی میلرزه،میشه بیاید نگاه کنید؟

یارو میره یکم میخ کاری میکنه،ولی درست نمیشه!!!دوباره

زنه میره بهش میگه آقا اصلن بیا بشین تو کمد، اتوبوس اومد ببین مشکل از کجاست...!

 یارو تا میره میشینه درو میبنده،شوهره زنه میاد خونه درِ کمدو باز میکنه،میگه تو اینجا چیکار میکنی؟؟؟

یارو میگه ناموووسن بگم منتظره اتوبوسم باورت میشه؟😂😂😂😂😂😂