سیکا

اگر حوصله شما سر رفته است به این وبلاگ سر بزنید حتما لحظات خوشی در این وبلاگ خواهید داشت

سیکا

اگر حوصله شما سر رفته است به این وبلاگ سر بزنید حتما لحظات خوشی در این وبلاگ خواهید داشت

سیکا
اگر حوصله شما سر رفته است به این وبلاگ سر بزنید
و لحظات خوشی را در این وب داشته باشید

*وبلاگ تفریحی سیکا*
پیام های کوتاه
آخرین مطالب
طبقه بندی موضوعی
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۳۲ مطلب با موضوع «پست» ثبت شده است

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۵ ب.ظ

brt

- الو

- سلام

- سلام کجایی؟

- تو تاکسی دارم می رم خرید

- همین الام پیاده شو!

- چرا؟ نرسیدم که هنوز!

- پیاده شو، زود باش ، بهت می گم همین حالا

- مگه قراره ماشین منفجر بشه که اینطوری می گی؟

- مامان پیاده شو دیگه!

- تا نگی چرا، پیاده نمی شم، خُلم مگه وسط خیابون پیاده شم؟

- باشه برات توضیح می دم به شرطی که قول بدی برگشتنه با BRT برگردی

- وا؟؟؟ معلوم هست چت شده دختر؟نکنه دوباره درباره ی مزایای حمل و نقل عمومی مطلب خوندی و جو گرفتت!؟

- ببین مگه با BRT بری زودتز نمی رسی؟

- چرا.

- مگه ارزون تر در نمیاد؟

- خوب چرا.

- پس چرا با تاکسی می ری که ترافیک و آلودگی رو بیشتر می کنه؟ ببین قالیباف با این همه مشکلاتی که داره نمی زاره پروژه هاش عقب بیوفته و مردم لنگ بمونن.اون وقت امثال من و تو از این امکانات استفاده نکنیم؟درسته آخه؟

- راستشو بگو ببینم چت شده؟ دردت چیه آخه؟

- راستی مامان شنیدی تونل توحید طبق برنامه اول مهر افتتاح می شه؟

- بحث رو عوض نکن دختر بگو ببینم چی شده؟

- مامان مگه من مثل لیلای اقدس خانم اینا لیسانس ندارم؟

- خوب چرا؟

- آخه من چیم از دختر اقدس خانم اینا کمتره؟

-هیچی دختر.ولی اینا چه ربطی به تاکسی و ترافیک داره؟

- آخه می دونی چیه مامان؟ دیروز مامانه لیلا تو بی آر تی با یه زنه دوست شده ، زنه یه برادر زاده داره که هم پولداره هم تحصیل کرده. امشبم قراره بیان خواستگاری، تو هم از این به بعد با بی آر تی برو اینور اونور دیگه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۵
میلاد فلاح
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۲ ب.ظ

پیغامگیر بابابزرگ و مامان بزرگا

ما اکنون در دسترس نیستیم؛ لطفا" بعد از شنیدن صدای بوق پیغام بگذارید:

اگر شما یکی از بچه های ما هستید؛ شماره 1 را فشار دهید.

اگر می خواهید بچه تان را نگه داریم؛ شماره 2 را فشار دهید.

اگر می خواهید ماشین را قرض بگیرید؛ شماره 3 را فشار دهید.

اگر می خواهید لباسهایتان را تعمیر کنیم؛ شماره 4 را فشار دهید.

اگر می خواهید بچه تان امشب پیش ما بخوابد؛ شماره 5 را فشار دهید.

اگر می خواهید بچه تان را از مدرسه برداریم ؛ شماره 6 را فشار دهید.

اگر می خواهید برای مهمانان آخر هفته تان غذا درست کنیم ؛ شماره 7 را فشار دهید.

اگر می خواهید امشب برای شام بیایید؛ شماره 8 را فشار دهید.

اگر  پول می خواهید؛ شماره 9 را فشار دهید. اما اگر می خواهید ما را برای شام دعوت کنید یا ما را به گردش ببرید، بگویید، ما داریم گوش می کنیم!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۲
میلاد فلاح
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۳۰ ب.ظ

سوپ


یارو میره رستوران سوپ بخوره
سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ،
میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه .
میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما
سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده !
هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه !
اون سیگاریه میگه :
تو هم دیدیش ... !
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۰
میلاد فلاح
شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۵ ب.ظ

مصاحبه تست هوش

مصاحبه کننده : در هواپیمائی 500 عدد آجر داریم، 1 عدد آنها را از هواپیما به بیرون پرتاب میکنیم. الان چند عدد آجر داریم ؟
متقاضی : 499 عدد !
مصاحبه کننده : سه مرحله قرار دادن یک فیل داخل یخچال را شرح دهید.
متقاضی : مرحله اول: در یخچالو بازمیکنیم - مرحله دوم: فیلو میذاریم تو یخچال - مرحله سوم: در یخچالو میبندیم !!
مصاحبه کننده : حالا چهار مرحله قرار دادن یک گوزن در یخچال را توضی...ح دهید !
متقاضی : مرحله اول: در یخچالو بازمیکنیم - مرحله دوم: فیلو از تو یخچال در میاریم - مرحله سوم: گوزنو میذاریم تو یخچال - مرحله چهارم: در یخچالو میبندیم !!
مصاحبه کننده : شیر واسه تولدش مهمونی گرفته، همه حیوونا هستن جزیکی. اون کیه ؟
متقاضی : گوزنه که تو یخچاله !!
مصاحبه کننده : چگونه یک پیرزن از یک برکه پر از سوسمار رد میشود ؟
متقاضی : خیلی راحت، چون سوسمارا همشون رفتن تولد شیر !!
مصاحبه کننده : سوال آخر. اون پیرزن کشته شد، چرا ؟
متقاضی : امممممممم، نمیدونم، غرقشد ؟
مصاحبه کننده : نه، اون یه دونه آجری که از هواپیما انداختی پائین خورد تو سرش مرد !!! شما مردود شدین، نفر بعدی لطفا :|

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۵:۲۵
میلاد فلاح
پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۱ ب.ظ

هه

به خاطر عدم پرداخت مهریه افتادم زندان..

اونجا مجبور بودم هر روز دستشویی بشورم…

کلا نظافت اون بند با من بود..

اونجا بود که با خودم فکر کردم

اگر تو خونه همین کارا رو میکردم خب هیچوقت مهرشو نمیذاشت اجرا….

نخند پاشو دستشویی رو بشور مرررررددد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۱
میلاد فلاح
پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۹ ب.ظ

حقیقت

یکی دکمه های لباسشو باز کرد...
رفت جلو دوربین...به عشق چار تا لایک!

یکی هم بند پوتینشو سفت کرد...
رفـت رو میـن...بـه عشـق این خــاک!!! #حقیقت -تلخ

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۹
میلاد فلاح
پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ب.ظ

آزادی

کی میگه تو ایران آزادی نیست
برق آزاد
نون آزاد
آب آزاد
گاز آزاد
دلار آزاد
دیشب هم بنزین آزاد شد
دیگه نگید تو ایران آزادی نیست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۸
میلاد فلاح
پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۷ ب.ظ

روزه


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۷
میلاد فلاح
پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۳ ب.ظ

جوک ضد دختر

دختره اومده تو مغازه دستشو گذاشته رو پفک میگه:
آقا از این پـُفکا دارین؟
منم گفتم نه عزیزم تموم کردیم! اونم رفت بیرون!
رانی هلو وا کنین فشارم افتاده!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۳
میلاد فلاح
پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۵۱ ب.ظ

جوک

دیشب به دوس دخترم
اس دادم :
چی تنته عشقم؟!
گفت :
.
.
.
شلوار کردی قهوه ای
با رکابی آبی!!!
تعجب کردم!
گفتم چقدر آشناست
نگا کردم دیدم اشتـباهی واسـه بابام فرسـتادم.!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۱
میلاد فلاح